خانواده پرون اطلاع چندانی نداشتند از اینکه گفته میشد زمانی در این خانه ۲۰۰ هکتاری، زنی به نام باثشبا تایر و چهار فرزندش زندگی میکردند که سه نفر از آنها در جوانی مردند.
در بین دو ساختمان، یک شکل ظاهر شد؛ تجسم تیره و زنانهای در گوشهای ایستاده بود.
او گفت که به تازگی به خواب رفته بود که یک حضور شیطانی او را با بازویش از رختخواب بیرون آورد و به سراسر اتاق کشید.
مجله
برخی از این حوادث بی ضرر بودند. برخی ادعا میکنند که او هرگز در آنجا زندگی نکرده است. بااینحال، حوادث دیگر در این ملک، نسبتاً خشن بودند.
تمام داستان در یک قطار که از سوریه به ترکیه میرود، اتفاق میافتد.
طبق گزارش کشتی، کاپیتان بنجامین بریگز و خدمهاش در ۷ نوامبر ۱۸۷۲، روی کشتی مری سلست، از بندر نیویورک به سمت جنوای ایتالیا حرکت کردند. کشتی مذکور در داستان واقعی ارواح حامل الکل واسرشته، هفت خدمه و همسر و دختر بریگز بود.
گدائی کـه ستاره داوود داشت بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد بـه گدای صاحب صلیب و گفت:
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
طبق گفتههای «غریبه زیبا: روح کیت مورگان و هتل دل کورونادو»، افرادی که فعالیتهای ماوراءالطبیعه را در این هتل گزارش کردهاند، کم نیستند. میهمانان نورهای سوسوزن، یک تلویزیون گولزننده و تغییر دما را تجربه کردهاند که از ناکجاآباد ظاهر میشود و به طور غیرقابل توضیحی ناپدید میشود.
پسری به نام اشکان برای مشاوره ازدواج به کلینیک مشاوره مراجعه کرد و خانم منشی گفت که پسر جوان با خواهر بزرگترش برای مشاوره آمده است.
شما در مجله اتاق فرار میتوانید جدیدترین اتاق فرارها را مشاهده و رزرو نمایید.
شهادت او به یک نیروی ماوراءالطبیعه در دادگاه بهخوبی پیش نرفت؛ با توجه به اینکه او احتمالاً، در میانه یک استراحت روانی نیز، یک معتاد به مواد مخدر بود.
موسیو هرکول پوآرو که یک کارآگاه خصوصی بلژیکی است و به سختی توانسته در قطار سریعالسیر که اصلا جای خالی ندارد در یکی از کوپههای درجهی دوم برای خود جایی دستوپا کند. چیزی نمیگذرد که مهمانی ناخوانده به کوپهی او سر میزند.
اما چه معتقد باشید و چه نباشید، این ۱۱ داستان ارواح واقعی بدون شک شما را میترسانند. از داستان واقعی هتل استنلی (که الهامبخش استفن کینگ برای نوشتن رمان «درخشش» بود) تا اشباح بردههایی که در مزرعه میرتلز سرگردان بودند، این داستانهای واقعی ارواح ممکن است شما را وادار کنند که در مورد آنچه فکر میکنید میدانید، تجدید نظر کنید.